Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- آقای اسرافیلیان هم با من بود و مدارک را دادیم. ۲ روز بعد مرحوم آقای آیت در مجلس کیف سامسونتش را آورده بود و گفت یک چمدان مدرک علیه بنی‌­صدر دارم!. به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، 26 خرداد 1360 روز مهمی در تاریخ معاصر ایران است. روزی که با تصویب نمایندگان دو فوریت طرح بررسی کفایت رئیس‌جمهور وقت در دستور کار خانه ملت قرار گرفت و نهایتاً روز 31 خرداد با رای اکثریت آنان عدم کفایت ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری تصویب و فردای آن روز با حکم امام او رسما از مقام ریاست جمهوری عزل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


بنی‌صدر در یک سال و نیم مسئولیت ریاست‌جمهوری مرتب به نهادهای انقلاب تاخت، مسئولان سایر قوا را همچون شهیدان رجایی و بهشتی با انواع و اقسام تهمت‌ها و ناسزاها بی‌نصیب نگذاشت، با منافقین موتلف شد؛ نهایتاً هم با وجود هشدارها و انذارهای امام خمینی (ره) با دست خود به ورطه سقوط کشیده شد.
برای شناخت بیشتر اولین رئیس‌جمهور برکنار شده تاریخ ایران، به سراغ شخصیتی رفتیم که از نزدیک با بنی‌صدر همکاری داشته است.«مصطفی مهذب» ذی‌حساب و مدیرکل مالی ریاست جمهوری در دوره بنی‌صدر، شهید رجایی و آیت الله خامنه‌ای یکی از همان اشخاص است که سینه‌ای مملو از ناگفته‌ها و مگوها دارد. او با گذشت سالها دوری از مناصب دولتی، همچنان روحیه انقلابی دارد و این از نحوه گفتار و رفتارش کاملاً مشخص است.
وی لیسانس مدیریت بازرگانی را پیش از انقلاب از دانشکده علوم اقتصاد گرفت. از سال 44 در اداره دارایی مشغول و به گفته خودش در زمان شاپور بختیار با هدف بکارگیری افراد مذهبی در این اداره، ذی­‌حسابی سازمان غله و قند و شکر را قبول کرد. مهذب در ایام پیروزی انقلاب اسلامی هم از مبارزه غافل نبوده و با طراحی و برگزاری اعتصابات در وزارت دارایی آن زمان که بعد از وزارت نفت، دومین وزارت‌خانه اعتصاب کننده بود، در مبارزات آحاد مردم علیه رژیم پهلوی سهیم شد.
چندی پیش بخش اول گفت‌وگوی خبرنگاران تسنیم با مصطفی مهذب درباره دوران مسئولیت وی در حفاظت از کاخ‌های سلطنتی با عنوان "کشف فیلم رابطه غیراخلاقی اشرف پهلوی" منتشر شد و در آینده نزدیک نیز بخش پایانی مصاحبه او که مربوط به دوران حضورش در معاونت مالی وزارت ارشاد پرحاشیه رئیس دولت اصلاحات است، منتشر می‌شود. متن پیش رو مصاحبه خبرنگاران سیاسی تسنیم با معاون مالی و ذی‌حساب ریاست‌جمهوری دوران بنی‌صدر است که از منظرتان می‌گذرد:
فعالیت شما در وزارت دارایی از قبل از انقلاب شروع شده بود یا بعد از انقلاب وارد این مجموعه شدید؟
من از سال 44 کارمند دارایی بودم. در زمان شاپور بختیار وی می­‌خواست نسبت به بچه­‌های مذهبی خودی نشان بدهد لذا من اولین بار معاون ذی حساب سازمان قند و شکر شدم. در سال 58 در سه جا همزمان ذی­حساب بودم یکی سازمان جنگل­ها و مراتع بود، یکی وزارت رفاه در زمان مرحوم سلیمی و یکی هم ریاست‌جمهوری که هر سه را با هم به دلیل اطمینانی که به من داشتند انجام می­‌دادم.
بعد معاون وزیر دارایی شدم و سپس معاون مالی وزارت ارشاد در دوران رئیس دولت اصلاحات شدم. از سال 60 با سازمان حج و زیارت مرتبط بودم. مدیرکل طرح و برنامه سازمان حج و زیارت بودم منتها حدود 16 سال با آقای رضایی(رئیس سازمان حج و زیارت) با هم بودیم. 6 سال هم عضو عالی شورای حج بودم. سال 73 زمان آقای محمدخان وزیر اقتصاد بازنشسته شدم. در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای، آقای محمدخان با ما در نهاد ریاست­‌جمهوری بود. من ذی‌­حساب آیت‌الله خامنه‌ای بودم و ایشان قائم­‌مقام نهاد ریاست‌جمهوری بود. مصطفی میرسلیم هم ریاست نهاد ریاست‌جمهوری را برعهده داشت.
محرم وزارت دارایی بودم/ 18 نفر تأثیرگذار در دفتر بنی‌صدر
زمانی که شما ذی­‌حساب ریاست­‌جمهوری در دوره بنی‌صدر شدید، اوضاع و احوال نهاد ریاست­‌جمهوری در زمان بنی­‌صدر به چه منوال بود؟ اختلافاتی که اکثر انقلابیون همچون دکتر آیت با بنی‌صدر داشتند بر سر چه موضوعاتی بود؟
به ناچار باید یک مقدمه کوچکی بگویم. وزارت دارایی من را انتخاب کرده بود که محرم وزارت باشم و توسط آقای آشنا که معاون خزانه­‌داری بود انتخاب شده بودم و تمام ذی­‌حساب­ها زیر نظر او بودند. ایشان یکی از بچه­‌های متدین زمان ما در وزارت دارایی بود. زمانی که من آمدم در دستگاه بنی­‌صدر، کاملاً آشنایی داشتم که سلامتیان، غضنفرپور، شیخ­ علی تهرانی و سودابه سدیفی و 17،18 نفری که آنجا جلسه داشتند چه کسانی هستند.
مرجع تقلید طرفداران بنی‌صدر که بود؟
همان "دفتر هماهنگی مردم با رئیس جمهور" که بنی‌صدر راه انداخته بود؟
بله؛ همانجا یک سالنی کنار دفتر دکتر تهرانی رئیس دفتر بنی­‌صدر بود و کارها را او انجام می­‌داد. از همان روز اول بنا را بر تقیه گذاشتم. خودم را طوری در دفتر دکتر تهرانی جا کرده بودم که بعضی اوقات پشت سر من نماز می‌­خواندند. اگر جلسه داشتیم، مسئله­‌ای بود و روحانی نداشتیم به من می­‌گفتند و اعتمادشان نسبت به من خیلی جلب شده بود. برادر ناتنی مرحوم امام هم مرجع تقلید اینها بود.
آیت‌الله پسندیده منظورتان است؟
بله. آنها برای اینکه تعمداً با امام فاصله داشته باشند حالت اطاعت از او را ملاک قرار داده بودند و از اطاعت از امام خبری نبود و کاملاً مشهود بود. آقای پسندیده البته با آنها ارتباط نمی­‌گرفت و در برنامه­‌های اداری خودش را دخالت نمی­‌داد چون در شانش هم نبود. زمانی که من رفتم آنجا یک میز بزرگ در سالن داشتم و هیچ کس هم نبود. نه صندوقدار داشتم، نه مستخدم داشتم و نه معاون. هیچ کسی را نداشتم و می‌خواستم کسی هم دخالت نکند. تا زمانی که افراد مورد احترام خودم بیایند، چند نفری را آوردم و تقریباً اداره ذیحسابی آنجا شکل گرفت.
قبلش را هم بگویم زمانی که به من حکم دادند ذی­حساب ریاست‌­جمهوری شوم، خیلی خودم را شنگول و آراسته کرده بودم و رفتم به آقای تهرانی خودم را معرفی کردم. ایشان من را نپذیرفت و گفت علتش این است که کسی که ذی­حساب رئیس­‌جمهور می­‌شود باید قبلاً با رئیس­‌جمهور هماهنگ شود. من خداحافظی کردم و رفتم اما چون وزارت دارایی من را معرفی کرده بود و چک­‌های آنجا باید به امضای من صادر می­‌شد، حساب خزانۀ آنجا را بستند. از این طرف و آن طرف زیاد پول داشتند و می­‌گرفتند و هزینه می­‌کردند.
یعنی تا یک مدت نهاد ریاست­‌جمهوری بنی‌صدر ذی­‌حساب نداشت؟
بله؛ یک ماه و نیم تا دو ماه. یک روز من خانه بودم و دکتر تقوی از دفتر بنی‌صدر زنگ زد و گفت ما گویا ناچار هستیم شما را بپذیریم. در مجموعه آنجا من همه مسائل را زیرنظر داشتم حتی مثلاً بچه بنی­‌صدر را راننده­‌ها می­‌بردند، می­‌چرخاندند چون به قول خودشان بچه «آقا»(بنی‌صدر) بود و سادات است. من هم در دلم می­‌خندیدم چون برای من کاملاً وضعیت آنها محرز بود.
بنی‌صدر به دروغ می‌گفت کسی را به آمریکا نفرستادم/نامه دریافت دلارشان را من زدم
هر وقت من می­‌رفتم داخل نهاد خیلی رعایت می­‌کردند و احترام می­‌گذاشتند تا زمانی که این اختلافات پیش آمد و ادعاهایی بنی صدر در 14 اسفند مطرح کرد. بنی‌صدر خیلی اصرار می‌کرد که به من تهمت می­‌زنند. می‌گفت من هیچ کس را به آمریکا نفرستادم در صورتی که وی افرادی را به خارج کشور و آمریکا می‌فرستاد و نامه دریافت دلارشان را من می­‌زدم. من تمام نامه‌های بنی‌صدر را جمع کرده بودم و یک چمدان شد. بعد از وقت اداری که بچه­‌ها می­‌رفتند کپی می­‌گرفتم و به خانه می­‌بردم.
یک چمدان مدرک علیه بنی‌صدر به شهید آیت دادم
با مرحوم اسرافیلیان(نماینده مجلس دوم و نزدیکان دکتر آیت) تشخیص دادیم که مدارک را بدهیم به آقای آیت و رفتم خانه ایشان. آقای اسرافیلیان هم با من بود و مدارک را دادیم. 2 روز بعد مرحوم آقای آیت در مجلس کیف سامسونتش را آورده بود و گفت یک چمدان مدرک علیه بنی‌­صدر دارم!
اعضای دفتر بنی‌صدر همه شک کردند و گفتند مهذب حتماً این کار را کرده است. جلسه­‌ای تشکیل دادند و آن 18 نفر هم بودند و در سالن بغل دفتر آقای دکتر تهرانی و به من گفتند آقای مهذب ما بررسی کردیم و این احکام تنها از دفتر شما به دست آقای آیت رسیده است.
به شهید آیت گفتم باید به تو توهین کنم؛ گفت هرچه می‌خواهی بگو!
قبل از این جلسه، من زنگ زدم به آقای اسرافیلیان و با همدیگر رفتیم خانه آیت و به ایشان گفتم اینها می­‌خواهند چنین جلسه‌­ا‌ی تشکیل بدهند. من آمدم خدمت شما و حلالیت بطلبم. من اگر حقیقت را بگویم یعنی خودم را لو دادم و همه چیز به هم می­‌خورد و من ناچارم به شما توهین بکنم. اجازه می­‌فرمایید توهین بکنم؟! گفت توهین چیست؟ هر چه لعن و فحش می‌خواهی بگو من راضی هستم و تو کارت را انجام بده!
این کار خیلی به من کمک کرد و با خیال راحت در جلسه نشستم. وقتی آنها حرف­هایشان را گفتند، گفتم آقای دکتر تقوی (رئیس دفتر بنی‌صدر) اجازه می­‌دهید من حرف بزنم؟ گفتند بله.
من در آن جلسه گفتم آقای آیت یک آدم نرمالی نیست و اصلاً نمی­‌شود به حرفهای او اعتماد کرد و عقل ندارد. یک تقاضا از شما دارم. آقای آیت گفته است یک چمدان نزدیک 160 یا 180 سند دارد، من از شما می­‌خواهم یک سند از آن 180 سند را بیاورید. این شماره دفتر آقای بنی­‌صدر است. زنگ بزنید و اگر این کار از سمت من صورت گرفته بود، من 180 سند دیگر را می­‌پذیرم و هر کاری دوست دارید با من بکنید! تقوی گفت: آقای مهذب ما پشت سر شما نماز می­‌خوانیم و حرف شما قبول است. جلسه تمام شد و ختم جلسه را اعلام کردند و ما با این شگرد و البته تقیه فقهی از آن مسئله فرار کردیم.
نزدیکان بنی‌صدر از طریق ترکیه به اسرائیل می‌رفتند
اسنادی که به مرحوم شهید آیت دادید مشخصاً بیشتر شامل چه چیزهایی بود؟ بی انضباطی مالی یا...
نه اینها زرنگ­تر از این حرفها بودند که بی‌­انضباطی مالی داشته باشند. بیشترین مسئله شامل افرادی بودند که می­‌رفتند آمریکا. همین آقای فرهنگ که گفتم یک آدم بلندقدی بود که روز 14 اسفند بغل بنی­‌صدر ایستاده بود. او جزء مامورانی بود که انگلستان، آمریکا و حتی اسرائیل می­‌رفتند و حکم­شان را ما باید صادر می­‌کردیم. البته در حکم ماموریتشان اسرائیل ذکر نشده بود بلکه یک کشور دیگر مثل ترکیه می‌رفتند و از آنجا می­‌رفتند اسرائیل.
اینها وانمود نمی­‌کردند که ما کسی را فرستادیم آمریکا اما در روزنامه­‌ها می­‌نوشتند که نماینده­‌شان می‌روند و از صهیونیست­ها اجازه می­‌گیرند. بنی­ صدر هم دست­‌پرورده آمریکا بود.
سخنرانی بنی‌صدر در جمع خواننده‌های مبتذل قبل انقلاب
به عنوان مثال یک روز خواننده­‌هایی مبتذل قبل انقلاب پشت قسمت اداری نهاد ریاست‌جمهوری که یک خیابان بزرگ بود جمع شدند و همه تظاهرات کرده بودند و می­‌گفتند «ما انقلاب نکردیم که به عقب برگردیم!» با یک پوشش و آرایش بسیار زننده حاضر شده بودند و حتی می‌رقصیدند. بنی­‌صدر هم با وجود اینکه رئیس جمهور ممکلت بود رفت در جمع آنها و برایشان صحبت می­‌کرد که شما تظاهرات نکنید.
از این دست مدارک زیاد داشتیم که همه دال بر کثافت­کاری­‌ها و ارتباطاتی بود که با خارج داشتند و خوشبختانه همه را جمع کرده بودیم و تقریباً به دست مسئولین رساندیم. توسط آقای اسرافیلیان و مرحوم آقای آیت که خدا هر دو را رحمت کند.
تفرعن و غرور در شخصیت بنی‌صدر بود
افرادی که با بنی‌صدر در ارتباط بودند می‌گویند وی یک روحیه تکبر و غرور خاصی داشت که همین روحیه وی را به منجلاب سقوط کشاند. شما که از نزدیک با او کار می‌کردید، روحیه وی را چگونه دیدید؟
بله همین طور است مغرور و متفرعن بود؛ رفتار وی با مرحوم بهشتی کافی است که شما بدانید این همه رفتار برای به دست آوردن رای است و دست­‌پرورده آمریکا بود. اصلاً بنی‌صدر را در آب نمک خوابانده بودند و بعداً هم به همان جایگاه خود و زادگاه تربیت­‌شده خودش رفت.
وضعیت بنی­‌صدر از نظر مالی و اشرافیت و ریخت و پاش چگونه بود؟
اصلا بنی­‌صدر پرورش نیافته بود که مشی سادگی داشته باشد و اطرافیان او هم همینطور بودند. سدیفی، غضنفرپور و... اصلا چهره­‌ها کاملاً مشخص بود و اینها کسانی نبودند مانند بیت امام غذای ساده بخوردند. من سعی کردم در جلسات غذاخوردن آنها نباشم ولی در جلسات بحث و گفتگو و جلسات اداری آنها بودم، چون من اگر این کار را می­‌کردم آلوده می­‌شدم.
ماجرای پرتاب تخم‌مرغ و گوجه فرنگی به بنی‌صدر
اینها جز حقه­‌بازی چیزی بلد نبودند. برای مثال با هواپیما یک جایی فرود می­‌آیند و بال هواپیما را با ضربه پایین می­‌کشند و تمام دنیا خبر را پخش می‌کنند که خطر از بیخ گوش رئیس‌جمهور گذشت. اینها ساختگی بود و وقتی بنی­‌صدر با ماشین وارد ایلام شده بود تخم­‌مرغ و گوجه‌فرنگی بود که نثار صورت و لباس او کردند و خیلی با آنها بد برخورد کرده بودند. دم ایلامی­ها گرم! کسانی که در جریان بودند می­‌دانستند نظر او چیست و یا حرکاتی که در جنگ کرده بود. در خرمشهر، گفته بود بگذارید بعثی‌ها بیایند داخل و ما مانند اشکانیان به‌شیوه پارتیزانی نابودشان می‌کنیم! بنی­‌صدر می­‌خواست لطمه اساسی بزند و علاوه بر خرمشهر، آبادان را هم محاصره بکنند و به دست عراقی­‌ها بیفتد.
دلیل معرفی میرسلیم به‌عنوان نخست‌وزیر/ چرا بنی‌صدر با «مکتبی»ها مخالفت می‌کرد
بحث نخست­‌وزیر بنی‌صدر در دوران ریاست‌جمهوری هم یک مسئله کش­داری بود. ابتدا وی چند گزینه مطرح کرد اما با مخالفت مجلس روبرو شد تا رسید به گزینه شهید رجایی! دلیل این مقاومت بنی­‌صدر در برابر گزینه­‌هایی مانند شهید رجایی و همچنین وزرایی که شهید رجایی معرفی کرد چه بود؟ حتی وی حاضر بود شخصی مثل مصطفی میرسلیم را نخست‌وزیر کند اما رجایی را معرفی نکند.
مهندس میرسلیم روی هم رفته شخصیت خوبی بود و در زمان مقام معظم رهبری هم سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری شد ولی اشخاص دیگری که قرار بود معرفی کند زمین تا آسمان با اینها فرق داشت. میرسلیم هم شاید به خاطر ردپا گم کردن گذاشته بود. او اصولاً با «مکتبی­‌ها» مخالف بود. اختلاف وی با امثال شهید رجایی برای این نبود که رجایی یک دستفروش در قزوین بوده و شاهزاده و رئیس­‌زاده و از این حرفها نبود یا اینکه تحصیلات عالیه دکترا نداشت. مگر شهید بهشتی تحصیلات نداشت، 4زبان دنیا را مگر نمی‌­دانست، مگر کشورهای دیگر نرفته بود و این همه خدمات نداشت؟ چرا با او مخالفت کرد؟ پس بنی‌صدر اصلاً با طیف سنتی مذهبی که ریشه داشتند به طور کلی مخالف بود.
من یک مقایسه می‌کنم. دوران ریاست­‌جمهوری آیت­‌الله خامنه­‌ای زمانی که بنا بود برای بار دوم نخست­‌وزیر را انتخاب بکند ولایتی و نخست وزیر دوران جنگ)را پیشنهاد کردند، ایشان به امام صراحتاً گفتند که من ایشان(نخست وزیر دوران جنگ) را نمی­‌پسندم ولی امام دلیل آورد که الان با توجه به اینکه ایشان 4 سال نخست­‌وزیر بودند، اگر ما او را پس بزنیم ممکن است مشکلاتی به‌ وجود بیاید. آیت‌الله خامنه­‌ای صراحتاً عین همان جملاتی که از فرمایش حضرت امام بود، در نماز جمعه تفسیر می‌کنند و اعلام کرد هرچه امام گفتند من قبول دارم و تبعیت از امام از هر چیزی برای من واجب­‌تر است.
در مورد بنی­‌صدر وی به طور کلی تا روز آخرش هم نه با رجایی دست داد و نه سلام و علیک درستی از روی احترام واقعی کرد و نه به او اعتقاد داشت. قبول کابینه رجایی از سمت بنی‌صدر اجباری شد نه اختیاری.
مرتب رجوی به دفتر رئیس‌جمهور می‌آمد/ملاقات‌های خصوصی رجوی و بنی‌صدر در ریاست‌جمهوری
قبل از عزل بنی‌­صدر از ریاست‌جمهوری، رفت و آمد اعضای مجاهدین خلق به دفتر بنی­‌صدر چگونه بود؟
بسیار زیاد. مخصوصاً خود رجوی و بعضی از افراد می‌­آمدند و اکثراً خود رجوی می­‌آمد و دیگران کمتر چون مجاهدین اطاعت از امر ولی­‌شان که رجوی بود را واجب می‌دانستند. او بیشتر رفت و آمد داشت و باقی آنها به وسیله رجوی ساپورت می‌­شدند.
مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین در کنار بنی‌صدر
کمک مالی هم از دفتر رئیس­‌جمهور به منافقین می­‌رسید؟
صددرصد. این کمک­‌ها فقط از طریق بنی­‌صدر صورت می­‌گرفت و محرمانه بود. نگذاشتند علنی شود و مثلاً من به نام رجوی چک صادر کنم ولی صددرصد پشتیبانی می­‌کردند. در زمان مرحوم آقای طالقانی از روی دلسوزی و خیرخواهی در نماز جمعه نصیحتشان کرد و گفت من هر چه خواستم اینها به راه راست بیایند نمی‌­آیند. همیشه هم آقای طالقانی از روی خیرخواهی می­‌گفت نه اینکه گول خورده باشد. هر وقت رجوی می­‌آمد، ملاقات خصوصی با بنی‌صدر داشت.
شاهد عینی ماجرای 8 شهریور/شایعه کردند انفجار کار شهید دفتریان است
در دوره بنی­‌صدر گفتید 18 نفر بودند که در نهاد ریاست‌جمهوری رخنه کرده بودند. در دوره شهید رجایی باز ردپای یکسری افراد را می­‌بینیم مانند کشمیری و افرادی که نفوذی در دستگاه ریاست­‌جمهوری بودند. اینها چگونه رخنه کردند؟ شما در زمان انفجار دفتر نخست‌وزیری هم حضور داشتید؟
هنگامی که آن اتفاق رخ داد، دیدیم تمام سالن در آتش می­‌سوزد و مانند یک بمب آتش­‌زایی که منفجر شده باشد. در همان لحظه­‌ای که ما بودیم، یک ساعت و نیم دو ساعتی در سالن ایستاده بودیم و یکدفعه دیدیم خبر رسید که در آسانسور یک نفر از داخل آسانسور مدام لگد و مشت می­‌زند و چون برق­­ها قطع شده بود کسی نمی­‌توانست در آسانسور را باز کند. در همان لحظه شایع کرده بودند که مرحوم شهید دفتریان بمب گذاشته است.
برخی معتقدند این شایعات توسط عده‌ای از دفتر نخست­‌وزیری پخش شده بود.
بله. آن زمان شایعه شد که کشمیری هم شهید شده است اما روز بعدش گفتند کشمیری از کشور فرار کرده است و بعد از بمب­گذاری مقدمات کار را برای او فراهم کرده بودند که از کشور فرار بکند و برود و یک روز هم جنازه مرحوم آقای دفتریان را از آسانسور بیرون آورده بودند و مشخص شده بود اینها اخلال در خبر کردند که کشمیری فرار بکند و برود.
شهید دفتریان آنقدر به مسائل چک­­‌ها و دفترها توجه داشت که وقتی در خیابان بغلی که دفتر ذی­حسابی بود می‌بیند شعله از ساختمان نخست‌وزیری بالا می­‌رود، یادش می‌افتد صبح یک مقدار دسته­‌چک و سندهای مهم داده بود که رئیس­‌جمهور یا نخست­‌وزیر امضاء کند. بچه­‌هایی که آنجا بودند این را از زبان خودش شنیدند که گفته بود "آخ سندها از بین رفت" او هم فوراً می‌پرد در آسانسور که برود مدارک را بردارد و وقتی برق قطع می­‌شود آسانسور هم متوقف می­‌شود و تا حدود ساعت 5 بعدازظهر در آسانسور بود و وقتی در آسانسور را باز کردند، به خاطر دودهایی که در محفظۀ آسانسور جمع شده بود ایشان هم شهید می­‌شود و بعد ایشان را هم همانجا دفن کردند که مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر را دفن کردند.
کشمیری خودش پیشنماز می‌ایستاد/جنازه‌سازی برای کشمیری برنامه ریزی شده بود
کشمیری آنقدر خودش را جا کرده بود که بعضی اوقات خود بچه­‌های نخست‌وزیری می­‌گفتند او پیش­نماز می­‌ایستاد. آقای رجایی و آقای باهنر که روحانی بود به او اقتدا می‌کردند. منافقین همان کسانی هستند که زمان پیغمبر کمر اسلام را شکستند و اینجا هم همینطور بود و اغلب اوقات همین بدبختی را برای ما به وجود آوردند.
برخی افراد در ماجرای انفجار نخست‌وزیری دستگیر می­‌شوند از جمله خسرو تهرانی، تقی محمدی و بهزاد نبوی که یک نفر(تقی محمدی) ناگهان در زندان کشته می‌شود و دو نفر دیگر آزاد می‌شوند. چرا پرونده این انفجار به سرانجامی نرسید؟
کشمیری دست کسانی بود که واقعاً برایش برنامه­‌ریزی کرده بودند ولی در مورد دخالت بهزاد نبوی و چند نفر دیگر تا آنجایی که من شنیدم گمانه بود ولی جنازه کشمیری برنامه­‌ریزی شده بود برای رد گم کردن.
چه کسانی می‌خواستند رد گم کنند؟ اعضای نهاد نخست وزیری بودند؟
می­‌شود گفت ورای این بود. یعنی یک پا و یک دست این موضوع در خارج است. کشمیری مانند بنی­‌صدر برنامه‌ریزی شده بود. ما بیشترین رأی را به یک فرد ناشناخته‌ای دادیم که فقط چند سخنرانی کرده بود. مسلماً کسی بنی‌صدر را نمی‌شناخت. من قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری بنی‌صدر را از چند سخنرانی‌اش شناختم. برنامه‌ریزی آنها برای 30 سال الی 50 سال بعد است.
ما اول انقلاب تجربه نداشتیم و تازه بچه­‌ها آمده بودند در سپاه و اطلاعات. اگر اشخاصی از ساواک نبودند و به آنها راه و چاه را نشان نمی­‌دادند خودشان هم نمی­‌دانستند که چه بکنند. در آن زمان اشتباه به برخی اعتماد شد و زمان می‌برد تا بتوان به سپاه و ارتش کنترل دقیق کرد. برنامه­‌های 7 تیر و 8 شهریور همه برنامه­‌ریزی شده بود اما در حدی نبود که اطرافیان معمولی بفهمند وقتی اتفاق می­‌افتاد مشخص می­‌شد اینها چه کرده‌اند.
بعد از فرار بنی‌صدر آیا شما هم دستگیر شدید؟
همان زمان که من ذی­حساب رئیس­‌جمهوری بودم، ذی­‌حساب وزارت دفاع هم بودم یعنی خرید سلاح (زمان وزارت آقای سرلشکر سلیمی) زمانی که بنی‌صدر از ریاست جمهوری عزل شد، کل فعالیت دفتر بنی­‌صدر و اطرافیانش تعطیل شد غیر از دفتر من. حدوداً یکساعت و نیم ما را دادگاه انقلاب بردند. وقتی من توضیح دادم، گویا از جایی دیگری هم زنگ زده بودند و سفارش من را کرده بودند. من هم مسائل آقای آیت و اسرافیلیان را به آقای دادستان گفتم و دفتر من ظرف یک ساعت و نیم باز شد.
در دوران رجایی ساده‌ترین پذیرایی‌ها صورت می‌گرفت
بعد از فرار بنی‌صدر، شهید رجایی به ریاست‌جمهوری رسید. تفاوت شهید رجایی با بنی‌صدر در مقوله انضباط مالی و شخصیت‌شان چگونه بود؟
در دفتر آقای باهنر و هم در دفتر آقای شهید رجایی(ره) ساده‌­ترین، بی­‌دغدغه­‌ترین، بی­‌آلایش­ترین پذیرایی صورت می‌گرفت. هرگز در فکر این نبودند که مبل این سالن اینگونه است و باید تغییر کند. کم است باید زیاد شود و یا نقش و نگار آن بیشتر شود. در صورتی که در زمان بنی­‌صدر تزئینات سالن­‌ها، اتاق­‌ها، میزها، صندلی­‌ها، هیچ کدام از اینها را در شأن خودشان نمی‌دانستند.
من یادم است در زمان بنی‌صدر وقتی که یک مدیرکل تغییر کرد زنش حدود 1 هفته می­‌آمد و می­‌رفت تا میزی که شوهرش قرار است پشت آن بنشیند مثلاً سه‌گوش باشد. اینها به طور کل سیرشدنی نیستند. در دوره شهید رجایی و شهید باهنر واقعاً اصلاً در فکر تجهیزات و تجملات نبودند. اصلاً کسی که طلبه بود و کسی که دستفروش بوده خودش اوضاع و احوال مردم را می‌‌داند چیست و می­‌فهمد این امکانات برای مردم است.
بنی‌صدر کاری نداشت تشریفاتش چقدر هزینه برای حکومت دارد اما شهید رجایی ...
شهید رجایی خیلی از بیت المال مراقبت می­‌کرد؟
بله خیلی ساده و مراقب بود. بنی­‌صدر وقتی می­‌خواست جایی برود، همه چیز باید موزون می­‌بود لذا همه را تغییر می­‌دادند و کاری نداشتند این چقدر برای حکومت اسلامی یا خزانه مملکت هزینه دارد. آنها همینطور پرورش پیدا کرده بودند. پرورش بنی­‌صدر توسط آمریکایی­‌ها بود و او را آماده کرده بودند برای اینکه دست­‌نشانده خودشان باشد. بنی‌صدر را نمی‌توان با شهید رجایی که آن وضعیت را داشت و یا با شهید باهنر که یک طلبه ساده بود مقایسه کرد.
رعایت کوپن‌های قند و شکر توسط مقام معظم رهبری
بعد از شهادت مرحوم رجایی، آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری رسیدند. مشی ایشان درمسائل مالی چگونه بود و آیا خاطره‌ای از آن دوران دارید؟
من حدود 10، 15 سال مسئول مالی مکه معظمه در حج تمتع بودم. برادر آقای گلپایگانی که الان مسئول دفتر آقا هستند با من در مکه هم­‌ اتاق بودند. گاهی اوقات که فرصت می­‌کردیم با هم ورزش می­‌رفتیم و ضمن ورزش از خصوصیات آقای خامنه­‌ای می­‌گفتند که ایشان همان حالتی که امام داشتند در مورد رعایت کوپن­‌های قند و شکر دارند. برای کسانی که در بیت خودشان مهمان می­‌شوند، ساده­‌ترین پذیرایی را دارند. اگر قند نبود با شکر و اگر شکری نبود با آب نبات پذیرایی می‌کردند یعنی امکان نداشت برای ایشان غیر از آن چیزی که با کوپن­ استفاده می­‌کردند، بیاورند.
آیت‌الله‌خامنه ای پرسید حقوق من چقدر است؟
زمانی که آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست‌جمهوری رسیدند، در همان اوایل من مشرف بودم حج تمتع چون عضو شورای عالی حج بودم و دو ماه حدود 64 روز عربستان بودم. هنگامی که برگشتم من را خواستند، چون ذی­‌حساب ریاست­‌جمهوری بعد از شهید رجایی بودم. صراحتاً به من گفتند آقای مهذب حقوق ما چقدر است؟ یعنی من تصور نمی­‌کردم که رئیس­‌جمهور اینگونه با من صحبت بکند و اینطور به سادگی حقوقش را بخواهد!
گفتم آقا شما ماهی 20 هزار تومان حقوق دارید و 6 تومان هم مالیات کم می­‌شود، در هر صورت این40 ­تومان برای این دو ماه شماست. بعد ایشان گفت تصور نکنید که من این پول را برای زندگی خودم می‌خواهم. من همان شهریه طلبگی­‌ام را می­‌گیرم، این پولی که از شما می­‌خواهم برای این است زمانی که شما نبودید تا به ما حقوق بدهید، از پاسداران و بچه‌های دفتر 2 هزار تومان، 3 هزار تومان قرض کردم. افرادی که ملاقات من می‌آمدند و می‌فهمیدم مستحق هستند از طریق اعضای دفتر به آنها کمک کردم. حالا می‌خواهم قرض اینها را بدهم. همان جا هم جلوی من ایشان همه این پول را بین بچه­‌ها دفترشان که قرض کرده بودند، تقسیم کرد.
من فکر نمی­‌کنم در خواب هم چنین سادگی را در رئیس‌جمهور یک مملکت اسلامی با این همه درآمد نفت و گاز ببینند. چون من زمان بنی‌صدر را هم دیده‌بودم؛ انصافاً ایشان از همان زمان ریاست‌جمهوری و قبل‌تر زندگی بسیار ساده‌ای داشته و هنوز هم دارند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۰۰۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ

  
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی

➖➖➖➖➖➖➖➖➖

  عصر ایران/ ترجمه: دو بخش از گفت و گوی مفصل و 16 هزار کلمه ای مجله تایم با ترامپ را در روزهای گذشته خواندید. عصر ایران شاید نخستین رسانه ایرانی بود که ساعاتی بعد از انتشار مجله تایم بخش اول گفت و گو را منتشر کرد که در آن گفته بود اشتباه او در دوره اول این بوده که زیادی خوب بوده! در بخش دوم هم گفت در دوره بعدی تلافی خواهد کرد ( البته اگر دوره بعدی در کار باشد). و حال نوبت به بخش سوم رسیده با این مقدمه مصاحبه کننده:

ترامپ از زمان خروج از قدرت، کوشیده تا گروهی از موافقان را مهندسی کند و میادین اولیه را در رقابت‌های سنا و مجلس نمایندگان در اختیار بگیرد. امیدوار است که بدنۀ جمهوری‌خواهان مملو از افراد سرسخت ماگا باشد تا بتواند بر دستورکار قانون‌گذاری و نامزدها تأثیر بگذارد. 

"جیم بنکس" (نمایندۀ ایندیانا، رئیس پیشینِ کمیتۀ مطالعات جمهوری‌خواهان (RSC) و نامزد حزب جمهوری‌خواه در مجلس سنای ایالت)، جلسۀ برنامه‌ریزی RSC در آگوست 2022 را با حضور ترامپ در اقامتگاهش واقع در بدمینسترِ نیوجرسی به یاد می‌آورد. 

او به خاطر می‌آورد که با ورود گروه هواداران ترامپ اخباری منتشر شد مبنی بر این‌که اف‌بی‌آی به مارالاگو حمله کرده است. بانک‌ها مطمئن بودند که این جلسه لغو خواهد شد، اما لحظاتی بعد، ترامپ با بی‌قیدی از درها عبور کرد و متعهد شد که دوباره نامزد می‌شود.

 بنکس ترامپ را با این گفته به‌خاطر می‌آورد: «وقتی انتخاب شوم به متحدانی در کنگره نیاز دارم». حالا بنکس می‌گوید «تفاوت دورۀ دوم ترامپ این است که او پشتیبان‌هایی در کنگره خواهد داشت که پیش از این نداشته است».

قصد ترامپ برای بازسازی روابط آمریکا در خارج از کشور می‌تواند در همین‌حد تأثیرگذار باشد. ایالات متحده از زمان تأسیس، به‌ دنبال برپاییِ اتحادهایی براساس ارزش‌های مشترکِ مبتنی بر آزادی سیاسی و اقتصادی بود. ترامپ نسبت به پیشینیان خود و درقبال روابط بین‌الملل رویکرد معامله‌گرایانه‌تری دارد ولی از  متحدان سودجو و رهبران خودکامه‌ای مثل "شی‌جین‌پینگ" (رئیس‌جمهور چین)، "ویکتور اوربان" (نخست‌وزیر مجارستان)، یا " ژائیر بولسونارو" (رئیس‌جمهور سابق برزیل) بیزار است.

به‌همین‌دلیل وقتی همین اواخر در یکی از گردهمایی‌های تبلیغاتی گفت که روسیه می‌تواند با کشور ناتویی [که او معتقد است به قدر کافی برای دفاع جمعی هزینه نمی‌کند]، «هر کاری می‌خواهد بکند» متحدان سنتی آمریکا را به وحشت انداخت. 

ترامپ به من می‌گوید این سخن بی‌راه نبوده است و اضافه می‌کند: «اگر نمی‌خواهید هزینه کنید، پس خودتان هستید و بس. ترامپ از مدت‌ها پیش گفته است که ائتلاف آمریکا را از بین می‌برد. "ینس استولتنبرگ"(دبیرکل سابق ناتو)، تهدید دورهٔ نخست ترامپ برای خروج از ائتلاف را عامل تشویق سایر اعضا به افزودن بیش از 100 میلیارد دلار به بودجۀ دفاعی ناتو می‌داند.

اما ناتوی ناامن همان‌قدر که به نفع آمریکاست، به نفع روسیه نیز خواهد بود. تهاجم سال 2022 رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین به اوکراین از نظر خیلی‌ها در اروپا و ایالات متحده، آزمونی برای رویکرد مبسوط او به بازسازیِ امپراتوری شوروی قلمداد می‌شود. در زمان بایدن و کنگرۀ دوحزبی‌اش، ایالات متحده بیش از 100 میلیارد دلار برای دفاع از خود به اوکراین ارسال کرد. بعید است ترامپ همین میزان حمایت را از کی‌یف ارائه کند. 

او پس از بازدید اوربان از مارالاگو در ماه مارس گفت: «یک پنی هم به اوکراین نخواهم داد.» ترامپ در مصاحبۀ ما می‌گوید: «هیچ هزینه‌ای نمی‌کنم مگر اینکه اروپا هم‌تراز عمل کند. اگر اروپا قرار نیست پولی بپردازد، چرا ما باید پرداخت کنیم؟ جنگ آن‌ها را بیشتر تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. ما یک اقیانوس در میانمان داریم.» (کشورهای اتحادیۀ اروپا بیش از 100 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده‌اند.)

ترامپ از لحاظ تاریخی تمایلی به انتقاد یا مقابله با پوتین ندارد. ادعای دخالت روسیه در انتخابات 2016، او را در کنار خودکامۀ روسی قرار می‌دهد. حتی ترامپ درحال‌حاضر نیز از پوتین برای اهداف سیاسی‌اش استفاده می‌کند. وقتی از ترامپ پرسیدم که چرا فراخوانی برای "ایوان گرشکویچ" (خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال که یک سال است به ناحق و به اتهامات واهی در زندان مسکو زندانی است) نداده، گفت: «دارم روی این موضوع کار می‌کنم. گرشکویچ باید آزاد شود و تردید دارم این اتفاق پیش از انتخابات رخ دهد.» ترامپ می‌گوید: «این خبرنگار باید آزاد شود. نمی‌دانم در زمان بایدن آزاد شد یا نه، ولی من او را آزاد خواهم کرد.»

متحدان آسیاییِ آمریکا هم مثل متحدانِ اروپایی‌اش، ممکن است به‌سببِ رهبری ترامپ تنها بمانند. وزیر امور خارجۀ تایوان اخیراً اعلام کرده است که کمک به اوکراین برای جلوگیری از حملۀ "شی‌جین‌پینگ" به جزیره بسیار مهم است. ترامپ می‌گوید: «رهبران کمونیست چین باید درک کنند که چنین چیزهایی آسان نیست»، اما مشخص نمی‌کند که به دفاع از تایوان خواهد آمد یا نه.
 
موضع ترامپ دربارۀ استقرار نیروهای فعلی آمریکا در آسیا مشخص‌تر است. اگر کرۀ جنوبی هزینۀ بیشتری برای حمایت از نیروهای آمریکایی و جلوگیری از رژیم جنگ‌طلبِ "کیم‌جونگ‌اون" در شمال پرداخت نکند، ترامپ پیشنهاد می‌کند که ایالات متحده نیروهای خود را خارج کند. او به تایم می‌گوید: «ما 40هزار سرباز داریم که در موقعیتی ناایمن قرار دارند (تعداد واقعی 28هزار و پانصد نفر است.) و این وضع هیچ معنایی ندارد. چرا باید از دیگری دفاع کنیم آن هم وقتی که از کشوری بسیار ثروتمند صحبت می‌کنیم.»

«انزواگرایی معامله‌ای» می‌تواند اهرم فشار اصلیِ سیاست خارجی ترامپ باشد، اما محدودیت‌هایی نیز وجود دارد. ترامپ می‌گوید: «در رویارویی با ایران به اسرائیل می پیوندم» و می‌افزاید: «اگر آن‌ها به اسرائیل حمله کنند... بله، ما آن‌جا خواهیم بود.» او می‌گوید به این باور رسیده که بعید است دو دولتِ فلسطین و اسرائیل در کنار هم و در صلح به سر ببرند. او می‌گوید: «زمانی فکر می‌کردم ایدۀ دودولتی می‌تواند کارساز باشد، اما اکنون فکر می‌کنم تحقق این ایده بسیار دشوار است.»

بااین‌حال حتی حمایت او از اسرائیل نیز تمام‌و‌کمال نیست. او از رفتار اسرائیل در جنگش علیه حماس (که منجر به کشته‌شدن بیش از 30 هزار فلسطینی در غزه شد)، انتقاد کرده و از ملت خواسته «جنگ را به پایان برسانند. » وقتی می‌پرسم آیا او برای سوق‌دادن اسرائیل به خاتمۀ جنگ، توقفِ کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل را در نظر دارد، نمی‌گوید بله، اما رد هم نمی‌کند. او به‌شدت از "بنیامین نتانیاهو"، (نخست‌وزیر اسرائیل) که زمانی متحد نزدیکش بود، انتقاد می‌کند. ترامپ می‌گوید: «تجربۀ بدی با بی‌بی داشتم.» به‌گفتۀ ترامپ، عملیات ژانویۀ 2020 ایالات متحده برای ترور ژنرال ارشد ایرانی قرار بود حملۀ مشترک ما باشد تا این‌که نتانیاهو در آخرین لحظه پا پس‌ کشید. او می‌گوید: «هرگز این پاپس‌کشیدن را فراموش نمی‌کنم.» او نتانیاهو را به خاطر ناتوانی در جلوگیری از حملۀ 7 اکتبر و نفوذ شبه‌نظامیان حماس به جنوب اسرائیل مقصر می‌داند و می‌گوید: «آن‌ها حدود 1200 نفر را با اعمال وحشیانه‌ای از جمله زنده‌سوزاندنِ خانواده‌ها و تجاوز به زنان و دختران به قتل رساندند.» ترامپ می‌گوید: «این واقعه در زمان ریاست بی‌بی اتفاق افتاد.»

من در دومین روز محاکمۀ ترامپ در نیویورک به تاریخ 17 آوریل، پشت پیشخوان فروشگاهی در خیابان 139 و برادوی ایستاده‌ام. آمده‌ام او را ببینم که قرار است برای توقفِ کمپین (که درخلال برگزاری دادگاه برگزار می‌شود) صحبت کند. بودگای کالیفرنیا را برای سخنرانی انتخاب کرده است. در سال 2022، یکی از کارمندان فروشگاه، مشتری‌ای را که به او حمله کرده بود، با چاقو به قتل رساند و دادگاه او را به قتل درجه دو متهم کرد. 

این اتهامات بعدها در میانۀ خشم عمومی نسبت به ویدئوهایی که نشان می‌داد کارمندی برای دفاع از خود دست به این کار زده، کنار گذاشته شد. چوب بیسبالِ پشت پیشخوان به بیم فروشنده از حملات احتمالی اشاره دارد. وقتی ترامپ وارد می‌شود، از مالک فروشگاه، معد احمد (مهاجر یمنی) دربارۀ وضعیت امنیتی سؤال می‌کند. ترامپ به احمد می گوید: «باید جواز اسلحه داشته باشی. اگر تفنگ داشتی، هرگز سرقت اتفاق نمی‌افتاد.»

به گفته اف‌بی‌آی، ترامپ در مسیر مبارزات انتخاباتی‌اش همیشه به جرم و جنایت اشاره دارد و آمریکای شهری را عرصۀ نبرد درنده‌خویان ترسیم می‌کند. این در حالی است که طبق آمار، جنایات خشونت‌آمیز در سال‌های اخیر کمتر شده و به‌گفتۀ FBI، میزان قتل‌های شهری در سال 2022، 6 درصد و در سال2023، 13درصد کاهش یافته است.

 وقتی به این موضوع اشاره می‌کنم، ترامپ می‌گوید که فکر می‌کند داده‌های گردآوری‌شده در ادارات پلیس ایالتی و محلی، دستکاری‌شده و نادرست است. او می گوید: «کاهش جرم و جنایت کذب است.» او متعهد شده گارد ملی را در دورۀ دوم (حتمالاً بدون درخواست فرمانداران) به شهرهایی که با جرم و جنایت دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، بفرستد و قصد دارد کمک‌های وزارت دادگستری را فقط در شهرهایی که روش‌های پلیسیِ ترجیحی‌اش (مانند طرح «توقف و حرکت») را اتخاذ می‌کنند، تصویب کند.

از نظر منتقدان، توجه ترامپ به جنایت قابل‌توجه است. در نظرسنجی‌ها، تعداد زیادی از حامیان او بر این عقیده‌اند که اکنون در ایالات متحده نژادپرستیِ ضدسفیدپوستان معضلی بزرگ‌تر از نژادپرستیِ سیستماتیک است (که مدت‌هاست سیاهپوستان آمریکایی را در مضیقه قرار داده است). وقتی از او می‌پرسم که آیا با این گفته موافق است، ترامپ مخالفتی ابراز نمی‌کند و به تایم می‌گوید: «گرایشی آشکارا ضدسفیدپوست در کشور پدید آمده و نباید مجاز قلمداد شود.» مشاوران می‌گویند دولت ترامپ در دورۀ دوم، دستورات اجرایی بایدن را که برای تقویت تنوع و برابری نژادی طراحی شده، لغو خواهد کرد.
 
توان ترامپ در مبارزات انتخاباتی برای رسیدن به کاخ سفید در بحبوحۀ برگزاریِ چنین دادگاه جناییِ بی‌سابقه‌ای، محصول کارزار حرفه‌ای‌تری است که از درگیری‌های داخلی اجتناب کرده است. "الیز استفانیک" (نمایندۀ نیویورک) می‌گوید: «او تیم بسیار منسجمی دارد و حکایت از این دارد که دورۀ دوم ریاستش بسیار منظم و متمرکز خواهد بود.» چنین سازوکاری به حزب بزرگ جمهوری‌خواه نیز تعمیم خواهد یافت. 

تشکیلات جمهوری‌خواه در سال 2016 موفق نشد کارزار انتخاباتی ترامپ را از ریل خارج کند، به‌همین‌دلیل تلاش کرد تا او را با کارکنان تعدیل‌گر احاطه کند، ولی حالا بیشتر جمهوری‌خواهان ماگائیست‌های تبشیری هستند. ترامپ کمیتۀ ملی جمهوری‌خواهان را تصفیه کرده و رهبران دستچین‌شده - از جمله عروسش - را بر کار گمارده است. آن‌ها طبق گزارش‌ها آزمایش‌های وفاداری را بر متقاضیان شغلی بالقوه تحمیل می‌کنند و از داوطلبان می‌پرسند که آیا ادعای تقلب در انتخابات 2020 را باور دارند یا نه؟ ترامپ با جذبِ هر فردی که معتقد به بُرد بایدن است، مشکل دارد و می‌گوید: «به طرفداران بایدن حس خوبی ندارم.»

گروه‌های سیاست‌گذاری در حال ایجاد دولتی مملو از مؤمنان واقعی و مسیحیان تبشیری هستند. پروژۀ 2025 "بنیاد هریتیج" با آموزش پرسنل احتمالی برای دورۀ دوم ترامپ، برنامه‌هایی را برای قوانین و دستورات اجرایی طراحی کرده است. مرکز نوسازی آمریکا به رهبری "راسل ووت" (مدیر سابق دفتر مدیریت و بودجۀ ترامپ)، وقف سلب قدرت از دولت اداری شده است، مجموعه‌ای از بوروکرات‌ها بر همه‌چیز (از تصمیمات ایمنی دارو گرفته تا محتویات ناهار مدارس) احاطه دارند. موسسۀ سیاسی "اول آمریکا" (America First)، پناهگاه تحقیقاتی پوپولیست‌های راست‌گرای طرفدار ترامپ شده و به رهبری "استیون میلر"(مشاور مهاجرتی ترامپ) در حال تشدید مبارزات دادگاه علیه دولت بایدن است.

هدف این گروه ها این است که چشم‌انداز ترامپ را از روز نخست تحقق بخشند. ووت می‌گوید: «رئیس‌جمهور هیچ‌گاه فرآیند سیاست‌گذاریِ درخور و دستاوردی نداشت که واقعاً در پی آن باشد و بتواند با افتخار در کارزار انتخاباتی از آن یاد کند. ما به مدد مراجع قانونی، مکانیسم‌ها را مرتب و مسیر حرکت دولت آینده را هموار خواهیم کرد.» این مکانیسم‌ها شامل مجموعه‌ای از سیاست‌های راست‌گرای مرزی (ازجمله کاهش بودجۀ وزارت دادگستری و کاهش مقررات آب‌و‌هوا و محیط‌زیست) است.

ستاد انتخاباتی ترامپ می‌گوید که او تصمیم‌گیرندۀ نهایی است و سیاست‌های پیشنهادیِ این سازمان‌ها به فرمان ترامپ اجرا می‌شوند، اما این مشاوران دست‌کم می‌توانند خط مقدمِ جدال برنامه‌ریزی‌شده علیه دولت پنهان (دیپ‌استیت) باشند و هوش بوروکراتیک را با غیرتِ ضدبوروکراتیکِ رهبرشان پیوند بزنند. 

یکی از سلاح‌های دور دوم ترامپ، راهکار شکاکانۀ «جنگ علیه واشنگتن» است. این راهکار به‌معنای بازگرداندن قدرت توقیف است و به رؤسای‌جمهور این امکان را می‌دهد تا از بودجه‌های اختصاص‌یافته از سوی کنگره خودداری کنند. «توقیف» یکی از مانورهای مورد علاقۀ نیکسون بود. او از اختیارات خود برای مسدودکردن بودجه درخصوص مسکن یارانه‌ای و آژانس حفاظت از محیط‌زیست استفاده کرد. به گفتۀ مشاوران سیاست مبارزات انتخاباتی، ترامپ و متحدانش قصد دارند قانون 1974 را (که استفاده از این امکان را ممنوع می‌کند) به چالش بکشند.

یکی دیگر از اقدامات داخلی او، اجرای «برنامۀ اِف» است که به رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد مقامات دولتیِ غیرسیاسی را اخراج کند و ترامپ می‌گوید از آن استقبال خواهد کرد. او می‌گوید: «شما افرادی دارید که مصونیت دارند و نباید از آنها محافظت شود. این افراد باید برکنار شوند» یکی از قضات ارشد آمریکایی مثالی ارائه می‌کند که نشان‌دهندۀ پیامدهای چنین اقدامی است. فرض کنید بیماری همه‌گیر دیگری به راه بیفتد و پرزیدنت ترامپ اصرار داشته باشد از داروی آزمایش‌نشدۀ دیگری استفاده کند (همان‌ کاری که با هیدروکسی‌کلروکین در خلال همه‌گیریِ کووید19 انجام داد). براساس «برنامۀ اِف»، اگر بازرس پزشکی دارو در «سازمان غذا و دارو» از تأیید استفاده از دارو امتناع کند، ترامپ می‌تواند او و هرکس دیگری که از میل او سرباز زده را اخراج کند. تیم ترامپ می‌گوید رئیس‌جمهور به قدرتی نیاز دارد تا بوروکرات‌ها را در برابر رأی‌دهندگان پاسخگو کند. ووت می‌گوید: «برنامۀ اِف به‌خودی‌خود تضمین می‌کند که بوروکراسی همسو با منافع شما باشد.»

گاهی‌اوقات تشخیص مقاصد واقعی ترامپ دشوار است. او در گفتگو با تایم، از پاسخ به خیلی از سؤالات طفره می‌رفت یا به روش‌های متناقضی به آن‌ها پاسخ می‌داد. نمی‌توان توصیف کرد که نفس و رفتار خودویرانگرش چگونه می‌تواند مانع تحقق اهداف شود و به‌رغم همۀ هنجارشکنی‌هایش، خطوطی وجود دارد که او می‌گوید از آن‌ها عبور نخواهد کرد.
 
وقتی از او پرسیده شد که آیا از تمام دستوراتِ تأیید شده ازسوی دیوان عالی تبعیت می‌کند، می‌گوید این کار را خواهد کرد.

اما مشغله‌های سیاسی او روشن و ثابت است. حتی اگر ترامپ بتواند بخشی از اهدافش را تحقق را بخشد، تأثیر آن می‌تواند به اندازۀ هر دورۀ ریاست‌جمهوری در بیش از یک سدۀ گذشته، تحول‌ساز باشد. "استفان بنن" (مشاور سابق و معتمد ترامپ) می‌گوید: «او در موضع حمله قرار دارد. نگاه ترامپ به وضعیت کشور، «کاملاً آخرالزمانی» است. قلب او این‌جا می‌تپد و میلی وسواس‌گونه به تغییر دارد.»

این وسواس‌ها می‌توانند بار دیگر کشور را به مرز بحران بکشانند. ترامپ احتمال خشونت سیاسی پیرامون انتخابات را رد نمی‌کند. او به تایم می‌گوید: «اگر ما پیروز نشویم ...  بحث عادلانه‌بودن یا نبودنِ انتخابات پیش کشیده می‌شود.» وقتی می‌پرسم منظورش از ادعای بی‌اساسِ دزدیده‌شدنِ انتخابات در سایت تروث‌سوشال (Truth Social) چه بوده و چطور می‌تواند به این راحتی از «اجازۀ خاتمه‌دادن به همۀ قوانین، مقررات و لوایح و محتویات قانون اساسی» حرف بزند؟ ترامپ با انکار موضوع پاسخ می‌دهد و می‌گوید از پروندۀ «دادگاه هدایت‌شده ازسوی بایدن» که در نیویورک با آن روبه‌رو است شکایت کرده و اعلام کرده «فاشیست‌ها» در دولت آمریکا بزرگترین تهدید به شمار می‌روند. او به من می‌گوید: « فکر می‌کنم دشمنان داخلی در بسیاری از موارد برای کشور ما بسیار خطرناک‌تر از دشمنان خارجی ازقبیل چین، روسیه و سایرین هستند.»

 
در پایان مکالمۀ ما در مارالاگو، از ترامپ می‌خواهم دربارۀ یکی دیگر از اظهارات نگران‌کننده‌اش توضیح دهد. چرا گفتید می‌خواهم برای یک روز هم که شده دیکتاتور باشم؟ اشاره‌ام به سخنان او در سالن شهرداری "فاکس‌نیوز" و گفتگو با "شان‌هنیتی" (مجری محافظه‌کار آمریکایی) است که به ترامپ فرصت داد نگرانی‌های مبنی بر سوء‌استفاده از قدرت یا انتقام‌گیری از مخالفان سیاسی را بیان کند. ترامپ آن‌جا گفت: «اگر رئیس‌جمهور شوم به‌جز روز اول، دیکتاتور نخواهم بود. می‌خواهم مرز را ببندم و حفاری (نفت) کنم.»

ترامپ می‌گوید این اظهارات را به شوخی و با طعنه‌ بیان کرده و این موضوع را با لحظۀ جالبی از مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ قیاس می‌کند که روس‌ها را تشویق کرده تا ایمیل‌های "هیلاری‌کلینتون" را هک و افشا کنند. رسانه‌ها به این اظهارات دامن زدند اما روس‌ها شوخی نداشتند. در بحبوحۀ تلاش برای تأثیرگذاری بر نحوۀ اجرای دموکراسی آمریکایی در آن سال، آنها سرورهای کمیتۀ ملی دموکرات‌ها را هک و ایمیل‌ها را در ویکی‌لیکس منتشر کردند.

آیا او از خاتمۀ جبارانه به آزمون 248 سالۀ دموکراسیِ ما حرف می‌زند؟ از او می‌پرسم: «نمی‌دانید چرا بسیاری از آمریکایی‌ها چنین سخنانی در باب دیکتاتوری را مغایر با گرامی‌ترین اصول ما می‌دانند؟» ترامپ می‌گوید: «چنین نیست....حرف شما صحت ندارد.... خیلی‌ها شیفتۀ سخنان من هستند.»

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ  دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم - ترامپ 

دیگر خبرها

  • انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
  • اولین انتخابات ریاست جمهوری چاد پس از حاکمیت نظامیان
  • لاوروف: نتایج انتخابات آمریکا بر تمایل برای تحمیل «شکست استراتژیک» به ما اثری ندارد
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری+عکس
  • برای نخستین‌بار؛ انتشار دست‌نوشته‌ رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری | تصاویر
  • آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
  • قدیمی ترین متن مبارزاتی امام خمینی و انتشار دست‌نوشته‌ رهبری در دفتر کتابخانه وزیری برای نخستین بار + عکس
  • دیدار رئیس دفتر نظامی فرمانده کل قوا و فرمانده نیروی هوایی ارتش با خانواده شهید زاهدی
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ 
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ